منشی زنگ میزنه به شوهرش میگه: من باید با رئیسم برم سفر کاری, کارهات رو روبراه کن شوهره زنگ میزنه به دوست دخترش, میگه: زنم یه هفته میره ماموریت کارهات رو روبراه کن معشوقه هم که تعلم خصوصی میکرده به شاگرد کوچولوش زنگ میزنه میگه: من پایان هفته مشغولم نمیتونم …
توضیحات بیشتر »یکی از فانتزیام اینه …
یکی از فانتزیای عیدم این بود که مراسم عید دیدنی مثه مراسم خواستگاری بشه وسط مراسم یکی بلند بگه : خب دیگه بریم سر اصل مطلب ؛ بعد همه عیدیاشون رو بدن ما انقدر معطل نشیم ! ————————————————— یکی از فانتزیام اینه این مخترع کلمه ی فانتزیو ببینم و ازش …
توضیحات بیشتر »